حکایت آزادی مطلق
حکایت آزادی مطلق
این روزها به لطف مدیریت های صحیح فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی و غیره ، هر روز از گوشه وکنار این مملکت ، خبرهای باحالی رو می شنویم : از بیداری اسلامی ، مافیای کله پاچه و آب بازی توی پارک بگیرید تا ماجراهای شوشول فرنود و تجاوزهای دست جمعی .
زنِ خوب میتواند تعادل را به زندگی شما بیاورد
همین چند روز پیش بود که صدا و سیمای وطنی - در راستای آزادی مطلق در این مملکت - چهار پنج دختر و پسر جوان را نشان میداد که دستانشان را به دیوار داده بودند و در حالی که چشمهایشان را بسته بودند با آنها مصاحبه می کردند : + جرم شما چیه ؟ -- ما توی پارک آب بازی می کردیم و الان هم پشیمونیم . ( از نفر بعدی ) : + جرم شما چیه ؟ -- ما از اسلحه های آب پاش استفاده می کردیم و ناخواسته امنیت ملی را به خطر انداخته بودیم ( از نفر بعد از بعدی ) : + شما چی خواهر ؟ -- والا ما هم با دوستامون توی پارک ، آب بازی می کردیم و بدون اینکه خودمون متوجه باشیم آب به آسیاب دشمن می ریختیم . یه جورایی جنگ نرم می کردیم . البته از سازمان سیا هم پول می گرفتیم ولی الان پسشون دادیم . "
باور کنید اولش فکر کردم یه گزارش طنزه ، ولی بعدش که اون آقای سردار اومد و صحبت کرد و از ارتباط اینها با موساد و سیا سخن گفت متوجه شدم قضیه جدیه !
خبر دیگری که این روزها مثل خبرهای فلسطین و بحران اقتصادی در غرب ، به یک پای ثابت اخبار صدا و سیما تبدیل شده ، بحث تجاوز دست جمعیه ! از آنجا که در سالهای اخیر در همه ی عرصه ها ، آمار صعودی داشته ایم ، حیف بود در این یک زمینه شاهد رشد و پیشرفت نباشیم . از مزایای رشد این تجاوزات می توان به گروهی بودن آن ها اشاره کرد که نشان دهنده ی رشد روحیه ی تعاون و همکاری در بین آحاد مختلف جامعه است. در ضمن ، خوشبختانه با کارهای کارشناسی که انجام شده ، مشخص شده که قربانیان این تجاوزات ، خودشان مقصر اصلیند و باید جوابگوی این ملت باشند .
***********************
میگفتم : پدربزگ ! همش به خاطر فرار مغزهاست ! میگفت : " خره ! فرار مغزها که مال ده سال پیش بود، الان دیگه واسه مملکتتون روده هم نمونده ! "