بیوریتم

        بیوریتم  و تطبیق آن با زندگی روزمره         

   نمي دونم تا حالا يک روزِ سگيه تمام عيار رو تجربه کرديد يا نه ؟

از همون اول صبح ، احساس مي کني حال و حوصله ي هيچ کاري رو نداري . دست به هر کاري مي زني خراب ميشه . سر هيچ و پوچ يهويي ( روم به دیوار ) سگ مي شي و پاچه ي اين و اون رو مي گيري ...

احتمالا اين خُلق و خو براي همه آشناست ديگه ؟ ( البته اين قضيه ، به اون قضيه ي خانوم ها هیچ ارتباطي نداره )

 

امان از هزینه های بالای حمل و نقل

اما اصل مطلب : يه عده دانشمندِ بیکار و  صاحب نظر در عرصه متافيزيک  معتقدند اين پريودهاي روحي رواني که معمولا همه ي ما با اون درگير هستيم و علتش رو هم نميدونيم ، ناشي از سيکل هاي طبيعي بدن هستند که از لحظه ی تولدِ هر انسان ، آغاز و تا زمان مرگ ، به طور متناوب ادامه داره و همه ي اين افت و خيزها به واسطه ي وجود سه سيکل (چرخه) بوجود مياد:

دوره چرخه جسمي ( Physical ) هر 23 روز يك بار تكرار مي شه 

 دوره چرخه حسي ( Emotional) هر 28 روز یك بار تكرار مي شه

دوره چرخه ذهني ( Intellectual) هر 33 روز يك بار تكرار مي شه 

و نهايتا مجموع همه ی اينها ،"زيست آهنگ" يا " biorhythm " رو تشکيل مي ده .

   اما نکته مهم و قابل توجه اينه که شما مي تونيد با محاسبه ی بیوریتم و تطبیق اون با زندگیه روزمره تون ، روزهاي خوب و بد رو از قبل - تقریبا" - شناسايي کنيد و خودتون رو با اون وقف بدید . امروزه حتی مدیران موفق هم نمودارهای سه گانه فوق را بطور مستمر برای تک تک کارکنان خودشون ترسیم میکنن تا متناسب با شرایط جسمی ، حسی و ذهنی آنها ، فعالیت های روزانه را به آنها ارجاع دهند .

کشف یک خانه ی فساد در پایتخت قرقیزستان

  بر اين اساس وقتي که سيکل ها در فاز مثبت باشن ، زندگي شيرينه و همه چیز بر وقف مرادتونه  و وقتی هم که هر سه سيکل با هم در فاز منفي باشن احساس نااميدي مي کنيم دست توی هر کاری میزاریم خراب میشه .

 در مجموع شايد اين موضوع ، غير قابل باور و غیر علمی به نظر برسه ولي مي تونيد با استفاده از نرم افزارها و سايت هايي که بيوريتمِ شما رو محاسبه و آناليز مي کنن ،خودتون اين قضيه را امتحان کنيد :

رسم نمودار بیوریتم بر اساس تاریخ شمسی

     دانلود نرم افزار   

  رسم نمودار بیوریتم بر اساس تاریخ میلادی


توجه : 1 -  مطلب فوق از آرشیو وبلاگم نقل شده است و تکراریست .

          2 - اگر از نمودار بیوریتم مربوط به خودتون سر در نیاوردید ، حاضرم راهنماییتون کنم .

روزگار

     خدایا ما فقط تو رو داریم ، مواظب خودت باش    

 

یه سوالی چند وقتیه ذهنمو درگیر کرده : آخه ما كه سِنّي نداريم، كِي وقت كرديم اين همه بدبخت شيم ؟

  وقتی فکر میکنم میبینم بد جایی و بد زمانی دنیا اومدم   . البته من اونور آب (دبی) دنیا اومدم ولی بهرحال بیشتر سالهای زندگی ام را اینور گذروندم . ( هر چند که ایرانِ من ، می توانست بهترین مکان برای زندگی باشد و این زمان هم بهترین زمان . ولی حیف ... ) ازشانس بد ما ، متحجرترین ، فسیلترین و بعضا" وقیح ترین آدمهای این کره ی خاکی به دوره ی ما خوردند .  ........ ( این نقطه چینها حرفهای ناگفتنی هست که بنظرم سِن من قد نده  بتونم هیچ وقت آزادانه بگم )

کاش به جای حجاب ، حیا اجباری بود شرف اجباری بود راستی و درستی اجباری بود معرفت و وجدان اجباری بود .

کاشکی میشد بیخیال شد ولی حیف که نمیشه . به قولِ مادرِ سهراب سپهری :

به نسل های بعد بگویید
که نسل ما نه سر پیاز بود نه ته پیاز
نسل ما خود پیاز بود
که هر که ما رو دید گریه کرد

پدر بزرگ در حال کمک به فقرا در تاریکی شب

خدا رحمتش کنه پدربزرگ را . تعریف میکرد که اون عنفوان جوانی ، بزرگترین دغدغه و تلاشش خرید یک خانه بود . یه روز که از سر ناامیدی سر به بیابون میزاره ، اون وسط ، یه آفتابه میبینه . کنجکاو میشه و اون رو بر میداره . یهویی میبینه یه غول از آفتابه میاد بیرون ( راست یا دروغش گردنِ پدربزرگ ) . غوله بهش میگه : جوان! یه آرزویی بکن تا بر آوردش کنم . پدربزرگ هم دستپاچه میگه : یه خونه میخوام . غوله هم برمیگرده میگه : مرتیکه ی ... ، اگه من میتونستم خونه جور کنم که خودم توی آفتابه زندگی نمیکردم .